• وبلاگ : قاصدک هاي آسموني
  • يادداشت : سفرنامه تهران (قسمت دوم)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تران 
    سلام
    خو اومدم سلام کنم ...وا
    پاسخ

    سلاممممممم/ ما هم خيلي خوشحال مي شيم مي بينيمتون خوو عليک سلام /شکلک فلب / بوس
    + ترانه 
    سلام

    چقده نوشتي !!!! فککنم اين اولين سفرنامه و نوشته طولاني اي هس که تقريبا خوندمش!
    خيلي خوب نوشتي
    انگار همه لحظه ها رو نوشتي
    چه باحال بوداااا يادش بخير ...مخصوصا چمنا ي خيسش!:دي
    مففخ باشي
    پاسخ

    سلام ترانه جون/ اره يکم طولاني شد تازه خيلي هاشم ننوشتم :پي/ بلهههه روز خوبي بود يادش به خير :) چمن هاشم خيس بود ديگه : دي / ممنون عزيزم شما هم موفق و شاد باشي بوسسسسس
    به نام خدا

    سلام مجدد

    اول اينو بگم: مي بينم که اين پستت رفت توي پارسي نامه :)
    البته واضح و مبرهن ه که درصد زياديش به خاطر حضور گويا توي متنت بوده :ديييي
    صبانوشت: پس چرا تا حالا پست هاي وبلاگ خود گوياي خاموش نرفته توي مجله؟ :دييي

    و اين که...
    صباهييييييييي؟
    دلم تنگ شد خو! :(

    خيلي خوب بود، اما واقعاً کوتاه بود، حيف شد.
    به قول ترانه ما بايد برا ساعت دو قرار مي ذاشتيم که 4 همديگه رو پيدا کنيم :دي

    نقش عشق؟ واقعاً جاتون خالي بود...
    :"(

    صبا؟ چمنا خيس که بود، اما نه اون قدرا که نشه روي روزنامه نشست. ديگه حالا ضايعمون نکن :دي
    بعدم اين که آخرش نفهميدم تا قبل از عکس گرفتن کامل «نشسته» بودي يا کامل «ننشسته» بودي؟ آخه نوشته بودي کامل «نشسته» بودم، اما مفهوم جمله ت به اون يکي مي خوره :دي

    علاوه بر همه ي خوبي هاي اون روز، مي دوني چي خيلي برام قشنگ ترش کرد؟
    اين که قبلاً از يه بنده خدايي :دي شنيده بودم صبا خيييييييييلي ساکت و آرومه، بعد انتظار داشتم خيلي ساکت باشي و حرف کم بياريم (:دي)، اما ديدم نه بابا، در عين وقار و متانتي که از صبا انتظار مي رفت و در رفتارش هم خيلي مشهود بود، اما خيلي هم خوش صحبت ه :)

    آخي، نازيييييييي!
    ياد کيفت افتادم که هر دقيقه يه چي از توش درميوردي :دي
    به قول ترانه منتظر بوديم سماورت رو هم از توش بکشي بيرون :دي

    صبا؟
    خو دلم تنگ شد :"((


    پاسخ

    سلام گويا جونم / بله اسم گوياعزيزم تواين پست نقش اصلي را در رفتنش به مجله پارسي بلاگ داشت بوس / گويا خب شما هم يه پست تو وبلاگت بزن اسم منو بزار تا از شما هم بره تو مجله : دي / گويااااچمنا خيس بود ديگه :پي / نشستم را وقتي مي نوشتم تو ذهنم با فتحه نوشتم فکر نمي کردم با کسره بخونين خب :دي/ ممنون که گفتي درستش کردم /شما لطف دارين گويا جون انشالله که همينطور که گفتين بوده باشم /خب من در مياوردم اما شما که هيچي نخوردين / وردنه و سماورم تو اصفهان جا مونده بود و گرنه احتمالن اونا هم در مي يومد : دييي/ گويا جون منم دلم براتون خيلي تنگ شده / انشالله بتونم بازم به زودي ببينمتون / دوستت دارم بوس
    + نقش عشق 
    سلام صبا و تولد عزيزم
    اگه بگم الان گريم گرفته باورتون ميشه؟!
    آخه منم دوس داشتم بيام
    قرارشم با گوياي گلم هماهنگ کرده بوديم ولي وقتي ظهرش از مدرسه رسيدم خونه ديدم خاله جون و دختر خالم خونه ي ما هستن
    صدامو در نياوردم که همچين قراري دارم! آخه دختر خالم دانشجوي شهرستانه و چند روزي بيشتر مهمون تهران نبود... روم نشد بگم من ميرم پيش دوستام
    يه فکرايي به ذهنم رسيد که با خودم بيارمش که هم اون ناراحت نشه و هم من به همه ي بچه ها به خصوص صباجونم که قبلا نديدمش برسم ولي مامانم صلاح ندونستن و گفتن درست نيست که به خاطر خودت مهمونتو بکشي ببري بيرون!
    خب راستم ميگفتن...
    خلاصه کلي ناراحت شدم و به گوياي گلم مسيج زدم که اينطوري شده جريان و اميدوارم بهتون خوش بگذره(البته تو دلم گفتم: کوفتتون بشه که من نميتونم بيام:دي)
    صبا خيلي دوس داشتم ببينمت عزيزم
    کاش به همين زوديا يه برنامه ي ملاقات ديگه پيش بياد قربونت برم
    دوستون دارم يه عالمه
    هر چي بگم بازم کمه
    پاسخ

    سلام نقش عزيزم /هيق چه اشکي هم مي ريزي خو منم گريه ام گرفت / منم خيلي دلم مي خواست شما هم بودين و از نزديک مي ديديمتون / اشکال نداره اينبار ما کم سعادت بوديم انشالله به زودي بازم بيام يه قرار مي زاريم شما هم الويه درست کنيد بياين همديگرو ببينيم : پي / ما هم خيلي دوست داريم نقش جونم بوسسسس
    + تفلد 
    هميشه از نگاه تو با تو عبور مي کنم
    از اينکه عاشق توام حس غرور مي کنم
    دوباره با سلام تو تازه تازه مي شوم
    با نفس ساده تو غرق ترانه مي شوم
    با تو ستاره مي شوم, با تو ستاره مي شوم
    با تو ...
    ناجي جام شوکران
    با دل عاشقم بمان
    به حرمت حضور تو چون تو يگانه مي شوم :)
    خو شحالم که اومدي رفيق

    پاسخ

    سلام تولد جوني / پر از احساس و زيبا بود شعرت / ممنون عزيزم /خيلي دوست دارم مي دونستي؟/ اينبار به همه گفتما ديدي (چيشمک / بوسسسسس
    متفاوت
    .....
    آهنگ وبلاگ زيباست.يه روزي خيلي باهاش حال مي کردم.يه نوار شهروز داشتم همشون قشنگ بودن
    پاسخ

    سلام / بله ما هم خيلي آهنگ وبلاگمون را دوست داريم / ممنون
    واي چقدر جا رفته بودي

    خوش گذشته ديگه
    پاسخ

    سلام/ بله خيلي خوب بود و خوش گذشت خدا را شکر :)
    کاربر گرامي
    در تاريخ شنبه 28 آبان 90 نوشته (سفرنامه تهران (قسمت دوم)) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. موفق باشيد.
    + دلنوشته 
    سلااااااااااااااام
    ايول صباااااااااااااا خيلي قشنگ بود. ميگم اين اصفهاني ها همشون دست به قلم خوبي دارنا .نه ؟
    اما اين متروهه را خوب اومدي حالا خودمونم کم کم مترو دار ميشيم. ايهين
    اونوقت ببينم صبا تو يه نصف روز رفتي برا خودت خريد . بعد برا مامانت لحظه آخر يادت اومده چيز بخري؟ دختر هم دختراي قديم :پيييي
    برا منم که هيچي نخريدي دوست هم دوستاي قديم:پي
    اما ايول سفرنامه قشنگي نوشته بودي .
    راسييييي نمياي از اونورا ؟؟
    بيااااااااااااا
    بعد اينکه انشاالله قيامت سفرنامه دنيات را با سربلندي به دست بگيري
    زنده باشي و پيروز
    ياعلي

    پاسخ

    سلام طلوح جونم / اره ما اصفهانيا تو همه زمينه ها استعدادمون خوبس (نوشابه ...:پي) / مي بيني طلوع از بس اين مترومون طول کشيدا بايد اينجوري آبروريزي بشه : پي : دي /ممنون شما قشنگ خوندين / اومدم که اونور برو ببين : دي /انشالله برام خيلي دعا کن / سلامت باشي بوسسس
    به نام خدا

    سلام

    همون صبح (ظهر؟) خوندمش، اما هي نشد کامنت بذارم! :(

    فعلاً فقط اومدم بگم خيييييييييييلي ماهي

    ايشالا بعداً مي يام و کامنت مشروح تري مي نويسم، الآن استرس درساي فردا رو دارم
    پاسخ

    سلام گويا جونم / ماهي از خودت عزيزم / منتظر کامنت مشروحت هستيم / موفق باشي / بوس


    خيلي جالب بود صبا جان . ساده و صميمي نوشته بودي انگار که ما هم اونجا بوديم .

    چرا من رو خبر نکردي بيام

    پاسخ

    سلام بهار جون / خيلي جمله بندي هام خوب نبود اما خدا را شکر که دوست داشتين / انشالله دفعه بعدي با هم مي ريم چيشمک / بوس
    به نام خدا
    سلام
    سفرنامه جالبي بود
    خيلي خوب نوشته بودين :)
    من قسمت دوم رو خوندم. قسمت اولشم مي‌خونم
    انشاله که بهتون خوش گذشته باشه.
    پاسخ

    سلام جناب پارسا/ ممنون / لطف مي کنيد مي خونيد / بله خيلي خوش گذشت :) / موفق باشيد