• وبلاگ : قاصدک هاي آسموني
  • يادداشت : مي ارزد :)
  • نظرات : 2 خصوصي ، 40 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    ممنون..
    خب شايد به خاطر پارادوکسي که درش هست خوشت اومد.. کلاً پارادوکس چيز قشنگي‌ه، مثلاً.. خب.. مث گوياي خاموش!
    پاسخ

    بلي پاردوکس هم چيز زيبايست :پي
    مخصوصا که از نوع گوياي خاموشش هم باشد :دي
    + سياه؟سيا! 
    درود
    ممنون صبا شعر قشنگي نوشتي
    مخصوصا از اين بيت خيلي خوشم اومد
    دفتر قلب مرا واکن و نامي بنويس
    سند عشق به امضا شدن‌ش مي‌ارزد

    :گل:
    پاسخ

    سلام
    خواهش مي کنم :)
    بلي کلا همه ابياتش به نظرم پر از مفهمومه و قشنگ
    + رب 
    هاي
    "بدين ترتيب به خودمان هم گير مي‌دهييييييم! "
    :)))))))))))))

    اتفاقا منطق عشق ت خيلي ترکيب قشنگي بود ...بسي خوشمان آمد

    پاسخ

    سلام بلي زيبا گفت گويا بسي

    پنجم آذر سالروز تشکيل بسيج به فرمان امام خميني (ره) را گرامي ميداريم

    + رب 
    قالبتون ...يني اين عکس بالا خيييلي قشنگه..:)
    پاسخ

    اره عکسه يه زيباييه خاصي داره :)
    + رب 
    من ازين شعره خوشم مياد خو
    پاسخ

    سلام رب
    قشنگه منم دوسش دارم:)
    ههههه!
    قشنگي قضيه به اينه که دو تا کامنتم رو با دو تا اکانت متفاوتم در پارسي‌بلاگ ثبت کردم، آخه صبح با اون يکي لاگين بودم. بعد حالا اين‌طوري که با دو هويت خودم جواب خودمو دادم، دقيقاً حس شيزوفرني بهم دست داد! :پييييي

    -----------

    به‌هرحال شعر خيلي قشنگيه..
    و باهات موافقم، گاهي زبان قاصره از بيان احساس، اما يهو آدم خودشو لابلاي حرفاي ديگرون پيدا مي‌کنه..
    :)
    پاسخ

    گويا با مدل هاي مختلف ! اين هم هنر پارسي بلاگ بودنه :پيييي
    اتفاقا خيلي هم جالب شد (چيشمک :دييي
    اره واقعا
    "يه جورايي اين‌طوري به نظرم با منطق عشق سازگارتر مي‌رسه..."

    منطق عشق؟!
    مگه عشق منطق هم سرش مي‌شه؟! يني اصولاً کارد و پنير مي‌باشند اين دو مقوله...
    من چه‌طوري همچين ترکيب اشتباهي رو انتخاب کردم؟ :دي

    --------
    بدين ترتيب به خودمان هم گير مي‌دهييييييم! :پي

    پاسخ

    سلام
    خدا خيرت بده مادر خودت جوابا دادي :پي اره هيچ جوري انگاري سازگار نيستن اين دو تا با هم /نمي دونم يا شايدم هستن ما بايد به يه درجه اي از درک اين دو با هم برسيم
    هييي روزگاريان :پي
    به نام خدا

    سلام

    --------

    "با دو دست تو فروريختن دم به دمم
    به همان لحظه‌ي بر پا شدن‌ش مي‌ارزد"

    شايد موافق باشي شايدم نباشي، اما من فکر مي کنم که فروريختن به دست او، از برپاشدن
    خيلي زيباتره.. برپاشدني که شايد دلخواه يار نباشه...
    يه جورايي اين‌طوري به نظرم با منطق عشق سازگارتر مي‌رسه...
    (و البته در عمل... :| )

    --------
    توي وبلاگا فکر نکنم، اما توي مرحوم برسا (فک کنم توي دلنوشته‌ها) خونده بودمش..
    پاسخ

    درسته گويا جان اما مي دوني چيه وقتي به دست اون فرو بريزي همون خودش يه جوري بلندت مي کنه که حتي اون فرو ريختنه که خيلي هم قبلش برات سخت بوده انقدر قشنگ ميشه / گويا من هنوز تو منطق عشق موندم :( اصلا مگه عشق منطقي هم داره؟؟؟
    راست مي گي فکر کنم برسا بود آخه پس خاطرات ذهنم انگاري يه جا آشنا هم قبلا اينو خونده بودم برا همين گفتم :پي
     <      1   2   3